زمانی که یک اثر را به پایان میرسانید و به تجربهای که برایتان خلق کرد فکر میکنید، معمولا بخشی که شفافتر از دیگر اجزای بازی در ذهنتان میماند پایان اثر و بعد از شروع آن است. خیلی اوقات اثر میتواند نکات ریز آزاردهندهای داشته باشد اما بنا به پایان خوبش، به عنوان یک تجربهی ارزشمند در ذهنتان بماند. برعکس این قضیه نیز صادق است. ممکن است یک اثر فوقالعاده باشد اما با یک پایانبندی بد و اشتباه، طعم تلخی را تا ابد زیر زبانتان بگذارد. بازی استودیوی ناشناختهی Wonder Potion از نوع اول است. از آن بازیها که هرچهقدر هم ایراد داشته باشد و در طول مدت بازی حرصتان دهد، در نهایت با خاطری خوش از آن یاد خواهید کرد. با Psarena و نقد بازی SANABI همراه باشید.
بازی SANABI به طرز مشخصی با الهامگیری از KATANA ZERO ساخته شده است و بازی بدون هیچ ترسی، این موضوع را به شما یادآوری میکند. بازی یک اکشن پلتفرمر سریع با لولهای اتاق به اتاق و کوتاه است که از تمام پتانسیلهای پیکسلآرت برای قصهگویی استفاده میکند. مکانیک اصلی بازی و چیزی که آن را از دیگر اکشن پلتفرمرها جدا میکند، چیزی شبیه به Grappling Hook است. چالش اصلی بازی از جنس حرکت در محیط (Traversal) است و بازیکن باید با استفاده از دست مکانیکیش (همان Grappling hook) از موانع گذر کرده و در بازی پیشروی کند. سازندگان سعی کردهاند در طول بازی و از طریق مکانیکهای محیطی، به بازی تنوع ببخشند و تقریبا در هر مرحله از بازی، از حداقل یک مکانیک محیطی جدید استفاده کنند. هرچند در طول بازی یکی دو خرده مکانیک نیز به Grappling hook و کیت حرکتی بازیکن اضافه میشود، اما مواردی نیستند که تاثیر زیاد و قابل توجهی روی نحوهی بازی کردن شما بگذارند.
مراحل و ریتم گیمپلی واقعا خوب است و اکثر رومهای بازی بنا به حس خوبی که Grappling Hook میدهد، فان و لذتبخش هستند. اما یکسری موارد ریز و آزاردهنده وجود دارد که میتواند تجربهتان را خراب کند. طراحان بازی چند تصمیم اشتباه گرفتهاند که مهمترین آنها، سیستم سلامتی بازیکن است. در بازی SANABI بازیکن با یک ضربه نمیمیرد و هلثبارش اجازهی دریافت 4 ضربه قبل از مرگ را میدهد. متناظر با این تصمیم، دیگر هر روم (اتاق) بازی چکپوینت خودش را ندارد و هر چند روم یکبار بازیتان ذخیره میشود. این اتفاق باعث شده است در بسیاری از موارد مجبور به تکرار چندین و چندباره یک روم باشید که چالشش را حل کردهاید و دیگر برایتان جذابیتی ندارد. به طور کل این مورد باعث میشود مردن در بازی (که بنا به ذات چالشی گیمپلی بسیار رخ خواهد داد) بسیار آزاردهنده باشد.
در طراحی برخی از مکانیکهای محیطی بازی هم یکسری ایرادات فاحش وجود دارد که به تجربهی روان بازی ضربه میزند. به عنوان مثال یکی از مکانیکهای محیطی، یک محیط قرمز رنگ است که در صورت ورود به آن دمیج میخورید و باید هنگام حرکت در محیط، از آنها دوری کنید. حال مشکل اینجاست که به خاطر مکانیک اصلی بازی و شتاب گرفتن، ممکن است با سرعت زیاد وارد این محوطهها شوید. توقع این است که دمیج بخورید و از محوطه بیرون بیایید و به بازی ادامه دهید، اما از آنجا که دمیج خوردن شما را به عقب میراند (Knockback)، به درون محوطهی قرمز هل داده میشوید و دوباره دمیج میخورید و این پروسه تا آنجایی ادامه پیدا میکند که کاملا میبازید! بنابراین وقتی وارد این محوطه شدید باید صبر کنید تا کاراکترتان بمیرد و از چکپوینت دوباره آغاز کنید. از این نوع ایرادات در بازی زیاد پیدا میشود و حسابی اذیتتان میکند.
اما بزرگترین نقطه قوت و در عین حال ایراد بازی، به داستان و داستانگویی آن بر میگردد. بازی داستان بسیار زیبا و ویدیوگیمیای دارد و بسیار زیبا و تماتیک آن را روایت میکند. شما در نقش یک ژنرال کارکشته و بازنشستهی ارتش قرار میگیرید که به دنبال انتقام از SANABI برای قتل دخترش است. چیستی دقیق بازی SANABI خود یکی از رازها و کششهای اصلی داستان است که در انتها به یکی از نقاط قوت آن نیز بدل میشود. شروع بازی بدون شک یکی از جذابترین شروعهایی است که در بازیهای ایندی تجربه کردهاید. داستان بازی پیچشها و لحظات بسیار هیجانانگیزی دارد که دائما شما را منتظر و مشتاق نگه دارد و در انتها نیز با یک پایانبندی خوب در ذهنتان باقی میماند. داستان بازی اما دو مشکل اساسی دارد.
مشکل اول چیزی است که دوست دارم آن را عدم ظرافت بنامم! بازی توسط یک استودیوی شرقی تولید شده و متاسفانه به دام اکثر آثار فیکشن شرقی افتاده است. بازی به هیچ عنوان در منتقل کردن پیام و احساسات کاراکترها ظریف عمل نمیکند و در شکلگیری روابط بین شخصیتها عجله میکند. متاسفانه از آنجا که نمیتوان بدون اسپویل کردن داستان به مصادیق این قضیه اشاره کرد، چندان وارد آن نمیشویم اما به عنوان مثال دیالوگهای بین شخصیتها در بسیاری از مواقع فورس شده و شعاری به نظر میرسند. البته شاید بتوان بخشی از این ایراد را بابت ترجمه و لوکالیزیشن اثر در نظر گرفت و شاید دیالوگها در زبان اصلی بهتر و قابل باورتر بوده باشند.
مشکل دوم داستان اما Pace و بالانس بسیار بد بین گیمپلی و داستان است. بازی به صورت طولانی و با تراکم بالا قصه میگوید و بیتهای داستانی 5 الی 10 دقیقهای زیادی دارد. این در حالی است که چانکهای گیمپلی که بین این بیتهای داستانی قرار میگیرند تایم کمتری از آنها دارند! 3 دقیقه بازی میکنید و 5 دقیقه داستان میشنوید و این چرخه مدام تکرار میشود. اما در بخش Presentation و جلوه ظاهری (Aesthetics) بازی بینظیر عمل میکند. بازی بسیار زیباست و سکانسهای رواییش از حیث صوتی و بصری فوقالعاده کار شدهاند. به گونهای که در لحظه به لحظهی بازی از صحنههایی که میبینید به هیجان میآیید.
در نهایت باید گفت که بازی SANABI تجربهی بسیار زیبا و خاصی است که میتواند با افتخار از زیر سایهی کاتانا زیرو بیرون آمده و تجربهی مخصوص به خودش را بسازد. بازی ایرادات ریز زیادی دارد اما تجربهی کلی اثر و طمی که در نهایت زیر زبانتان خواهد ماند، بسیار شیرین و لذتبخش است.
The Review
بازی SANABI
PROS
- داستان بسیار خوب و مهیج
- گیمپلی جذاب و ریسپانسیو
- طراحی مراحل قابل قبول
- پرزنتیشن بینظیر به واسطهی پیکسل آرت و موسیقی
- کاراکترهای دوست داشتنی
- SANABI!
CONS
- بالانس بد بین چانکهای داستانی و گیمپلی
- عجله کردن بازی در ساخت روابط بین شخصیتها
- ایرادات از جنس UX در طراحی مکانیکها
منبع psarena.ir