خلاصه داستان:
فرزانه که رابطه مناسبی با همسرش جلال ندارد، متوجه می شود که یک نسخه کاملاً شبیه از جلال در جایی دیگر در حالی زندگی است و….
کارگردان:
مانی حقیقی: کارگردان مشهور ایرانی که آثار شاخصی از جمله «ورود آقایان ممنوع» و «اژدها وارد می شود» را در کارنامه فیلمسازی خود ثبت کرده است. حقیقی همچنین به عنوان بازیگر در آثاری همچون «درباره الی» و «ملبورن» حضور داشته است.
نقد فیلم «تفریق»:
همانطور که پیشازاین بارها گفته شده، یکی از بزرگترین مشکلات سینمای ایران فیلمنامه است. فیلمنامهای که اغلب نمیتواند دنیایی بسازد و درگیر قوانین تکراری و اغلب غیرواقعی میشود که از قراردادی نانوشته در سینمای ایران تبعیت میکند. اما مشکل «تفریق» اینجاست که حتی از روی فیلمنامهای که قبلاً نوشته شده هم نمیتواند یک رونوشت درست و ایرانیزه شده داشته باشد! سوژه «تفریق» به طور مشخص از فیلم «Enemy» با بازی جیک جیلنهال کپی شده است و حتی روند قصه هم تا حد زیادی از آن اثر پیروی میکند، با این تفاوت که برخی محدودیتها در نسخه ایرانی اعمال شده است.
مشکل «تفریق» این جاست که نمیتواند قصهای ساده در پس ایده رمزآلود خود روایت کند. سوژه اصلی داستان به حدی پتانسیل دارد که بتواند بهراحتی کنجکاوی تماشاگر را حفظ نماید، اما مشکل این جاست که جز این سوژه، فیلم هیچ ایده و اندیشهای برای پر و بال دادن به قصه خود نداشته است و در واقع، هر آنچه که تماشاگر در 20 دقیقه ابتدایی فیلم میبیند، تا انتهای فیلم تکرار میشود و هیچ شخصیتپردازی در طول قصه صورت نمیگیرد تا ما با 4 شخصیت اصلی داستان و روحیاتشان آشنا شویم.
شناخت دقیق شخصیت در چنین فیلمی میتواند انگیزههای آنان برای اقداماتشان در طول قصه را بهراحتی توجیه کند؛ اما فیلم جز دیالوگهای تکراری و رفتوآمدهای مکرر، هیچ تصویری از 4 شخصیت اصلی داستان به تماشاگر ارائه نمیدهد. آنها همان تعریف یک خطی هستند که فیلمساز در مقدمه فیلم به تصویر میکشد و فیلم بهجای این که موقعیتهایی برای بسط و گسترش شخصیتهای داستان مهیا کند، دیالوگهای تکرار و بگومگوهای کلیشهای را جایگزین میکند که این موضوع در نهایت تبدیل به بحران فیلم میشود. بحران ازاینجهت که تصمیمات شخصیتهای داستان غیرواقعی و عجیب جلوه میکند. این که چرا جلال با همسرش صحبت نمیکند برای تماشاگر مشخص نیست! فداکاری جلال برای بیتا هم عجیبوغریب و غیرواقعی است.
(این پاراگراف میتواند داستان را لو دهد) مجموعه ایرادات فیلم در نهایت کار را به جایی میرساند که در یکسوم پایانی با بحران منطق در فیلمنامه مواجه میشویم. جایی که محسن دست به جنایت میزند بی آن که نیازی به انجام این کار باشد! و بدتر از همه این که بر روی تخت بیمارستان، فرزانه بهراحتی میپذیرد که همسرش کشته شده و حالا او میتواند با محسن زندگی کند و برای فرزندش مادری کند! پیشازاین چه رابطهای بین محسن و فرزانه بوده؟ اصلاً چرا محسن باید چنین پیشنهادی دهد؟ آیا نشانی از علاقه محسن به اخلاقیات فرزانه وجود داشته؟ و کلی سؤال منطقی دیگر که فیلم بهراحتی از پاسخدادن به آن طفره رفته و با انبوهی از ایرادات تماشاگر را به حال خود رها میکند.
در این میان، بازی ترانه علیدوستی در دو نقش از دیگر بازیگران فیلم بهتر است. هرچند که مشکلات شخصیتپردازی مانع از درخشش این بازیگر در فیلم شده و اصولاً فیلم هم ساکنتر از آن است که فرصتی به بازیگر برای خودنمایی دهد. بااینحال، بازی نوید محمدزاده در هر دو نقش ناامیدکننده است! محمدزاده مدتهاست که در بازیگری به تکرار افتاده است و بازی او در فیلم نیز نهتنها منحصربهفرد نیست، بلکه تکرار مشابه بازیهای قبلی او در آثاری همچون «برادران لیلا» است.
«تفریق» قصد دارد اثری متفاوت باشد و گاهی حتی نیمنگاهی به شکستن مرز خیال و واقعیت هم دارد؛ اما گمکردن منطق فیلمنامه باعث شده که حتی واقعیتِ قصه در نهایت تبدیل به اثری سورئال شود و فانتزیتر از ایدهِ فانتزی فیلم باشد!
نمره: 4/10
منتقد: میثم کریمی
شما می توانید نقد ویدئویی فیلم «تفریق» را در ادامه شاهد باشید:
https://www.youtube.com/watch?v=lSLeukUX-C8
منبع moviemag.ir