یکشنبه , می 5 2024

نقد و بررسی فیلم Fast Charlie | اکشن بی مصرف!

«چارلی چابک» محصول جدیدی در ژانر اکشن و تریلر است. کارگردانی این فیلم برعهده «فیلیپ نویس» است و در آن بازیگرانی چون «پیرس بروزنان»، «مورنا باکارین» و «جیمز کان» ایفای نقش می‌کنند.

تبلیغات

چارلی به مدت ۲۰ سال برای استن، رئیس اوباش اورلاندو، به عنوان یک قاتل سریع، منظم و کارآمد کار کرده است. هنگامی که یک رئیس رقیب از میامی تصمیم می گیرد استن و کل تیمش را بکشد؛ چارلی برای یافتن یک گروه وفادار به سختی تحت فشار قرار می گیرد.

فیلم Fast Charlie از آن دسته فیلم‌های کلیشه‌ای و سطحی است که حتی نمی‌تواند شما را سرگرم کند! با یکی از فیلم‌های بد سال طرف هستیم و در ادامه به دلایل آن می‌پردازم:

سینما جایی است که سازندگان دستشان برای ارائه هرگونه کاراکتری باز است. در واقع در سینما و هنر هیچ محدودیتی نداریم و سازندگان می‌توانند هر کاراکتری از هر شغلی، با هر اخلاقیاتی، هر نژادی و هر سنّی را به عنوان کاراکتر اصلی خودشان معرفی کنند. در این فیلم کاراکتر اصلی ما «چارلی» است. یک مرد سالخورده خوش‌تیپ و متکبر که از جوانی برای «استن»، رئیس گروه مافیای اورلاندو، کار می‌‌کند و با دستورات او آدم می‌کشد. ما صرفا با چنین آدمی طرف هستیم. البته در طول فیلم سعی می‌شود تا حدی شخصیت پردازی او کامل‌تر شود و ما کمی با گذشته او و اخلاقیاتش آشنا شویم که تغییر چندانی در نگاه ما نسبت به این کاراکتر ایجاد نمی‌کند. (گرچه سکانس‌های هم صحبتی چارلی و استن به لطف دیالوگ‌های خوب و نقش آفرینی قابل قبول پیرس بروزنان و جیمز کان فقید تنها سکانس‌های رضایت بخش فیلم است.)

چیزی که من را اذیت می‌کند طرز نگاه کارگردان به این کاراکتر است. در طول سینما فیلم‌های بی‌شماری از روی یک قاتل و مافیا ساخته شده‌اند. اما در فیلم‌های خوب و نامدارِ این دسته، کارگردان ما را به درون زندگی این افراد می‌برد و با ویژگی‌های خوب و بد این افراد آشنا می‌شویم. اصلا لزومی ندارد تا کاراکتر اصلی یک فیلم، قهرمان هم باشد زیرا گاهی اوقات شما با یک ضد قهرمان یا یک آدم شرور طرف هستید. در این فیلم ما با یک آدمکش تیپیکال طرف هستیم که کارگردان بدون هیچ دلیل قانع کننده‌ای با او مثل قهرمان رفتار می‌کند! برای چه این آدم قهرمان است؟! چون هوای یک پیرمرد مافیایی را دارد یا چون خوش‌تیپ و به‌شدت مغرور است؟! اصلا خود کاراکتر اصلی هم ساخته نمی‌شود و ما با یک تیپ مواجه هستیم. «پیرس بروزنان» در این فیلم فکر کرده که هنوز جیمز باند است و رفتار‌ها و خصوصیات بسیار مشابهی دارد. در اینجا ما با جیمز باند در آستانه بازنشستگی‌ای طرف هستیم که هیچ یک از ماموریت‌هایش را نمی‌فهمیم و اصلا دلیلی ندارد در طرف او بایستیم!

برای مقایسه بهتر نگاهی به کاراکتر «رابرت مک‌کال» در سه‌گانه خوب Equalizer می‌اندازیم. «رابرت مک‌کال» در آن آثار یک مرد میانسال است که همسرش را از دست داده است و به تنهایی یک زندگی سرد و بی رمق را سپری می‌کند و هرگاه با افراد ظالم و ستمگری روبه‌رو می‌شود آنها را به قتل می‌رساند. دنزل واشنگتن با بازی قدرتمند خود کاملا می‌تواند آن سردرگمی و احساس گناه مک‌کال را به بیننده القا کند. در همین فیلم Equalizer 3 -که به نظر من جزو بهترین آثار اکشن سال‌های اخیر هم محسوب می‌شود- ما می‌بینیم که رابرت مک‌کال چقدر عذاب وجدان دارد و دنبال بخشش الهی است. در طول فیلم ما کاراکتر‌های منفی داستان را می‌شناسیم و می‌بینیم که چه ظلم‌هایی به مردم ناپل می‌کنند. آنتوان فوکوآ (کارگردان فیلم) به طرزی دقیق و پرداخت شده، مک‌کال را در مقابل این افراد ظالم و جانی قرار می‌دهد و به این شکل تا حدی کاراکتر اصلی خود را تبدیل به یک قهرمان می‌کند. آن هم نه قهرمان به معنای واقعی کلمه، بلکه قهرمان مردم ناپل و محافظ آنها دربرابر مافیا‌ها.

حالا شما نگاه کنید در اینجا «فیلیپ نویس» چگونه سعی دارد برای ما قهرمان بسازد. او به هیچ عنوان کاراکتر‌های منفی فیلم را به ما نمی‌شناساند و انگیزه آن افراد را به هیچ وجه درک نمی‌کنیم. کارگردان سعی دارد صرفا با رو در‌ رو قرار دادن چارلی با این افراد ما را قانع کند که این قاتل، قهرمان است. اصلا چارلی در حال محافظت از چه کسانی است؟ او در حال محافطت از پیرمردی به نام استن است که خودش سردسته مافیا‌های اورلاندو است! بنابراین فیلمنامه هیچ دلیل درست و منطقی‌ای برای همذات پنداری با چارلی به بیننده نمی‌دهد. 

در طول فیلم «چارلی» با همسر (سابق) یکی از مقتول‌های خود رو در رو می‌شود و دلباخته‌اش می‌شود. مارسی (نقش اصلی زن) هم با اینکه می‌داند چارلی در قتل همسرش (سابق) نقش داشته است؛ با چارلی دوست می‌شود و حتی این ۲ نفر با اختلاف سنی ۳۰ سال عاشق همدیگر می‌شوند! کاراکتر «مارسی» فاجعه است! «مارسی» حتی از تیپ هم پست‌تر است! کارگردان صرفا با دادن انگیزه سطحی‌ای مثل بد بودن شوهر «مارسی» سعی داشته ما را مقابل شوهرش قرار دهد تا از بی تفاوتی او نسبت به مرگ شوهرش تعجبی نکنیم؛ اما اینکه انقدر ساده با قاتل شوهرش بگردد؛ آن هم با لحنی کمدی و شوخی‌های بی مزه واقعا مضحک و کثیف است!

پیش‌تر ذکر کردم که کارگردان به شکلی غیرقابل قبول سعی دارد تا از چارلی یک قهرمان [قلابی] بسازد. به سکانس پایانی فیلم نگاه کنید تا ببینید کارگردان چگونه یک پایان بسیار رمانتیک برای این آدمکش ترسیم می‌کند! چارلی در کنار مارسی با خوبی و خوشی در ماشین می‌نشینند و از عشق می‌گویند و در دل طبیعت و جاده‌ای زیبا به سمت رویای همیشگی چارلی –خانه‌ ویلایی ایتالیایی- حرکت می‌کنند.

«پیرس بروزنان» بازیگر نسبتا شناخته شده‌ای است. او در دهه‌های گذشته نامزد ۲ جایزه گلدن گلوب شده بود و پیش از «دنیل کریگ» نقش جیمز باند را در ۴ فیلم از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲ ایفا کرد. در اینجا هم نقش تیپی کم و بیش شبیه جیمز باند را ایفا می‌کند که نقش آفرینی قابل قبولی هم دارد. «مورنا باکارین»، بازیگر نسبتا پرکار این سال‌های هالیوود، در دو فیلم Deadpool هم در کنار «رایان رینولدز» ایفای نقش کرده است. به نظرم باکارین با ارفاق بازیگر متوسطی است و اینجا هم بازی خوبی از او نمی‌بینیم.

خوب است درباره کارگردان فیلم، «فیلیپ نویس» هم صحبت کنیم. این فیلمساز استرالیایی که در سن ۷۳ سالگی به سر می‌برد؛ غالبا فیلم‌هایی تریلر-اکشن ساخته است که از مشهور‌ترین آن‌ها می‌توان به Clear and Present Danger 1994 و Salt 2010 اشاره کرد. او در گذشته با «وال کیلمر»، «مایکل کین»، «دنزل واشنگتن»، «مریل استریپ»، «آنجلینا جولی»، «نیکول کیدمن» و «هریسون فورد» کار کرده است و از این حیث همواره دستش پر بوده است. در این فیلم هم کست قابل قبولی در اختیار دارد اما فیلمی بسیار ضعیف ارائه کرده است.

درمورد قهرمان سازی دروغین و شخصیت پردازی‌های ضعیف صحبت کردیم. داستان فیلم هم داستانی به شدت کلیشه‎‌ای و خسته کننده است. یک گروه مافیایی تحت فرمان «بِگِر» می‌خواهند «استن» و تمام دار و دسته‌اش از جمله چارلی را بکشند و حالا چارلی قرار است به تنهایی مقابل این گروه بایستد و همه آنها را قلع و قمع کند و از استن محافظت کند. داستان فیلم به شدت کلیشه‌ای است و ما فیلم‌های بی شماری به این سبک دیده‌ایم. هیچ مضمونی هم در فیلم وجود ندارد و فیلم هیچ حرفی حتی برای شعار دادن ندارد. بنابراین با یک فیلم پوچ طرف هستیم.

کارگردان حتی درباره لحن فیلم هم با خودش به نتیجه نرسیده است! فیلم در کل یک اکشن-تریلر نسبتا جدی محسوب می‌شود. ولی سکانس‌های ابتدایی فیلم، لحنی کمدی دارند و بیننده گمان می‌کند با یک کمدی-اکشن طرف است. مشخص نیست کاراکتر «بلید» به چه دلیلی چنین شخصیت پردازی مسخره و پرتی دارد! بلافاصله پس از مرگِ کاریکاتوری او، دیگر کاراکتر کمدی در فیلم حضور ندارد و لحن فیلم جدی می‌شود. در فیلمی که کلا ۹۰ دقیقه است و تعداد کاراکتر‌های فیلم به ۱۰ نمی‌رسند چنین عدم توازنی در لحن، غیر قابل درک است!

تنها نکته مهم باقیمانده‌ای که اکنون باید آن را از نظر بگذرانیم عملکرد فیلم در ژانر خودش (اکشن-تریلر) است. از آنجایی که ما کاراکتر اصلی را چندان نمی‌شناسیم و به‌دلیل لج کردن با قهرمان سازی دروغین کارگردان، بیش از پیش از کاراکتر اصلی دور می‌شویم؛ تعلیقی در طول فیلم ساخته نمی‌شود. همچنین اکشن فیلم هم علیرغم اینکه در برخی سکانس‌ها قابل قبول است (سکانس مخفی شدن چارلی از دست آدمکش در لوله) در سکانس‌هایی هم سطح پایین محسوب می‌شود. برای پی بردن به این اکشن ضعیف، توجه شما را به سکانسی جلب می‌کنم:

دقیقا در میانه فیلم سکانسی وجود دارد که نیرو‌های مافیایی «بِگِر» به خانه مارسی حمله می‌کنند. پس از اینکه مارسی یکی از آنها را می‌کشد؛ فرد دوم به او حمله ور می‌شود و سعی دارد با دستش او را خفه کند. اصلا نیازی نیست چندان دقت به خرج دهید تا این اکشن تقلبی را متوجه شوید. مرد سیاه پوست با دستش جوری دور گردن مارسی را می‌گیرد گویا می‌خواهد او را نوازش کند! یعنی او کوچکترین فشاری به گلوی مارسی نمی‌آورد. سپس دوربین سریعا کات می‌خورد و یک کلوز-آپ از چهره ظاهرا پرتنش مارسی و مرد سیاه پوست می‌گیرد تا به ظاهر زرنگی کرده باشد و آن اکشن قلابی را لاپوشانی کند! پس از آن هم ناگهان صدای چاقو خوردن مرد سیاه پوست را می‌شنویم و می‌بینیم که مارسی به او چاقو زده است! علاوه بر کارگردانی بد این صحنه، تدوین آن هم بد است.

تبلیغات
?url=https%3A%2F%2Fcdn.vox cdn.com%2Fthumbor%2F1azf8xjVIA7LAL2drNRo6PPhepA%3D%2F0x0%3A3936x2216%2F3936x2216%2Ffilters%3Afocal%281024x610%3A1025x611%29%2Fcdn.vox cdn.com%2Fuploads%2Fchorus asset%2Ffile%2F25139305%2FFC 00008

در پایان باید گفت فیلم Fast Charlie علیرغم نقش آفرینی قابل قبول پیرس بروزنان، فیلم بسیار ضعیفی است. فیلم نه شخصیت پردازی دارد؛ نه تعلیق می‌سازد و نه حتی اکشن با کیفیتی می‌سازد. بنابراین Fast Charlie حتی محصول یکبار مصرفی هم نیست و کاملا بی مصرف است!

نمره : ۳ از ۱۰


منبع gamefa.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 − نه =