ندای آزادی (Sound of Freedom) یکی از جنجالیترین آثار سال گذشته در هالیوود بود. فیلم کوچکی که انتظار میرفت با یک اکران معقول، به کار خود در سینما پایان دهد؛ اما حواشی آن به حدی زیاد شد که در نهایت تبدیل به یکی از سودآورترین آثار سال (باتوجهبه بودجه ساخت اندکش) شد. فیلمی که در آن موضوع قاچاق کودکان و درآمد صدها میلیارددلاری که از این صنعت به دست میآید موردتوجه قرار گرفت و همین مسئله باعث شد که سیاستمداران ایالات متحده و برخی از گروهها، نسبت به خدشهدار شدن اعتبار آمریکا در جهان هشدار دهند و مشکلاتی را برای فیلم رقم بزنند. بااینحال، در طرف مقابل، چهرههای سرشناسی از جمله دنزل واشنگتن و مل گیبسون و حتی دونالد ترامپ، به حمایت از این فیلم پرداختند و تماشاگران را به تماشای آن دعوت کردند. در نهایت نیز فیلم «Sound of Freedom» که با بودجه 14 میلیوندلاری ساخته شده بود، بیش از 215 میلیون دلار در سالنهای سینما فروش کرد و به موفقیت بزرگی دستیافت.
داستان فیلم با الهام از یک شخصیت واقعی ساخته شده و داستان مأمور مبارزه با قاچاق کودکان به نام تیم (جیم کویزیل) را روایت میکند که پس از سالها خدمت، به این نتیجه میرسد که بهجای دستگیر افراد منحرف، باید به دل کارتلهای قاچاق کودکان بزند و مشکل را از ریشه حل کند. به این منظور، تیم عازم کلمبیا میشود اما…
«Sound of Freedom» به نظر میرسد بیشتر از این که متمرکز بر سینما و تکنیکهای سینمایی باشد، به سوژه خود علاقهمند بوده و به همین جهت، تلاش حداکثری را به کار میگیرد تا احساس تماشاگر را برانگیزد و اتفاقاً در این مسیر به موفقیت کامل میرسد. «Sound of Freedom» بهخوبی در برانگیختن احساسات تماشاگر موفق میشود و او را در یک تنگنای احساسی قرار میدهد تا از این طریق بتواند مخاطبش را در غم ربوده شدن و تعرض به کودکان شریک کند. ازاینجهت باید گفت که سازندگان «Sound of Freedom» بهخوبی توانستهاند ارتباطشان را با مخاطب حفظ کنند و او را با قصه همراه کنند.
بااینحال، «ندای آزادی» از لحاظ شخصیتپردازی و روایت قصه، مشکلاتی دارد که باعث میشود اثر از لحاظ سینمایی، نتواند به جایگاهی که مد نظرش است برسد. بزرگترین مشکل فیلم عدم توجه به جزئیات و مشخصاً، شخصیتپردازی قهرمان اصلی داستان است. قهرمانی که ناگهان با یک خط دیالوگ توسط همکارش ترغیب میشود تا جان خود را به خطر بیندازد و زندگی صدها کودک را نجات دهد. شاید اگر فیلم کمی بیشتر به گذشته شخصیت تیم و رویکردهای او در زندگی شخصی پرداخته میشد، تغییرات ناگهانی شخصیت او اینچنین تبدیل به ضعف فیلم نمیشد. همچنین فیلم در خلق موقعیتهای سینمایی هم مشکلاتی را تجربه کرده از جمله ورود تیم به میان شورشیها و آن تعقیب و گریز که به سادهترین شکل ممکن انجام میشود و تمام صحبتهای قبلی قصه مبنی بر خطرناک بودن شورشیان را بیخاصیت جلوه میدهد!
نقد و بررسی ویدئویی فیلم «Sound of Freedom» توسط میثم کریمی:
https://www.youtube.com/watch?v=XLziy_R7DcU
بااینحال، همانطور که اشاره شد، «Sound of Freedom» در همراهکردن مخاطب با فیلم موفق عمل میکند و در نهایت میتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. بخشی زیادی از موفقیت فیلم مدیون بازی جیم کویزیل در نقش اصلی فیلم است. بازیگری که اگرچه هرگز به ستاره تبدیل نشد و اغلب او را با نقشآفرینی در فیلم «مصائب مسیح» به یاد میآورند، بااینحال در این جا توانسته کار خود را بهخوبی انجام دهد و به نظر میرسد که موفقیت فیل «ندای آزادی» بهنوعی احیای مجدد این بازیگر در هالیوود باشد.
در مجموع میتوان گفت که «Sound of Freedom» بیش از آن که ارزش سینمایی داشته باشد، ارزش اجتماعی دارد و در مورد معضلی ساخته شده که در جامعه مدرن کمتر به آن پرداخته شده است. در سالهای اخیر جنبشهای اجتماعی زیادی از جمله «می تو» به راه افتادهاند که نتایج مثبت و منفی به همراه داشتهاند، اما دراینبین، قاچاق کودکان اغلب کمتر موردتوجه قرار گرفته و به نظر میرسد که حمایتهای مالی بزرگ از این سیستم آلوده چنان بزرگ است که حتی هالیوود و سیاستمداران هم در این کشور علاقهای به پرداختن به آن ندارند؛ بنابراین، با درنظرگرفتن تمام ضعفهای فیلم، به نظر میرسد که تماشاکردن «Sound of Freedom» میتواند آگاهیبخشی مناسبی به تماشاگران دهد.
نمره: 5/10
منتقد: میثم کریمی
منبع moviemag.ir