اگر یک فیلمباز حرفهای باشید، یعنی از آن فیلمبازهایی که آغوششان برای دیدن هر فیلمی باز باشد؛ و سلیقهی خود را تنها به یک سبک خاص یا ژانر خاص محدود نکنید، بایستی بدانید که در مواجهه با هر فیلمی چه انتظاری از آن داشته باشید، تا مطابق با همان انتظارات این فیلم را ببینید و باتوجه به استانداردهایی که به درستی تعیین شدهاند، کیفیت آن فیلم را بسنجید. در این سبک از فیلم دیدن، یک سبک یا مکتب یا حتی ژانر خاصی از فیلم، تبدیل به علاقهی اصلی شما خواهد شد و باقی آثار سینمایی را نیز پذیرا خواهید بود. درست مانند فردی که برای رفتن به هر انجمن یا مهمانی خاصی، لباس و ماسک مخصوص آن مجلس را در کمد خود دارد. با نقد فیلم Dungeons and Dragons با پیاس ارنا همراه باشید.
با چنین نقطهنظری است که در مواجهه با فیلم Dungeons and Dragons Honor Among Thieves میتوان از دیدن آن لذت برد؛ زیرا اساساً هدف اصلی ما از فیلم دیدن و مواجهه با هنر، همین است. اما چگونه قبل از دیدن این فیلم بفهمیم که چه انتظاری باید از آن داشته باشیم؟ پاسخ این مسئله را بایستی در عنوان فیلم جستجو کرد. ترجمهی دقیقه عنوان فیلم یعنی «دخمهها و اژدهایان» یا «سیاهچالها و اژدهایان»؛ درواقع نام یک بُردگِیم بسیار محبوب و پرفروش آمریکایی است که در سال 1974 وارد بازار شد. این بازی، با باز گذاشتن دستوبال بازیکنندگان در انتخاب و تعیین ویژگیهای شخصیت خود در بازی و همچنین داشتن امکانهای زیاد در تغییر زمین و مسیر بازی، روند موفقیت و محبوبیت روزافزونی پیدا کرد. زمانِ یک دورِ کاملِ این بازی باتوجه به ویژگیهایی که ذکر شد، بعضاً میتواند طی نشستهای متعدد 2 تا 4 ساعته، تا حتی چند سال هم ادامه پیدا کند. این مورد به دلیل تنوع بسیار بالای ماجراهایی است که میتوان در این بازی تجربه کرد.
پس، وقتی فیلمی با چنین عنوانی را برای دیدن انتخاب میکنیم، فرض براینکه قبل از آن از دیدن تریلر و پوستر فیلم هم بینصیب باقینماندهایم، بایستی بدانیم که با یک اثر عموماً ملودرام یا کمدی مواجه هستیم و نباید انتظاری بیشتر از سرگرمی مطلق، پیرنگ پیچیده و ماجراهای زیاد و در آخر، پایان خوش داشته باشیم. این فیلم، فیلمی است خانوادگی که به صرف پاپکورن و تخمه میتواند برای دو ساعتی شما را سرگرم کند و از جهانی که در آن زندگی میکنید بیرون بکشد و شما را وارد دنیای افسانهای قرونوسطیای خود ببرد. پس باتوجه به این استانداردها، فیلم Dungeons and Dragons تا چه اندازه موفق است؟
در وهلهی اول، بایستی ببینیم که پیرنگ این فیلم در عین پایبند بودن به روابط علیمعلولی، تا چه اندازه میتواند پیچیدگی، تعلیق، ماجراهای مختلف و اوج و فرود خوبی را برای ما به ارمغان بیآورد. داستان اصلی این فیلم، داستان پدری است که میخواهد دختر خود را از چنگ یک آدم بدذات که پادشاه قلعهای بزرگ است، بیرون بکشد. وی برای راهیابی به این قلعه، مجبور است که نقشههای زیادی بکشد و با دسیسهچینیهای مختلف، از طلسمهایی ناگستتنی عبور کند و به داخل قلعه برسد و در کلایمکس فیلم، به یک مبارزهی بزرگ در مرکز قلعه برسد. کاراکتر اصلی ما در این مسیر است که باید رشد کند و با مواجهه با افراد و موقعیتهای مختلف، به درک جدیدی از زندگی خود برسد و اشتباهات گذشتهی خود را جبران کند.
کارکتر ادگین در این فیلم، به خوبی میتواند این نقش را بازی کند، او یک انسان سابقاً شرافتمند است که با یک اشتباه احمقانه، یعنی دزدی از جادوگران سرخ، همسر خود را به کشتن داده و بعد از آن، تبدیل به یک دزد تمام عیار شده است. حالا که فورج، کاراکتر منفی داستان، دختر او را ربوده است و با دروغهای بسیار باعث ایجاد گسست عاطفی میان این دختر و پدر شده، ادگین مجبور است که ضمن رسیدن به قعر قلعه، سختترین کار دنیا را انجام بدهد، یعنی بازیافتن اعتماد تنها دخترش.
ادگین یک دزد مکار، انسان باهوش و مردی ذاتاً شرافتمند است، زیرا سوای تمام دزدیها، به کسی آسیب نمیزند و برای خانواده ارزش قائل است، این دقیقاً همان دلیلی است که با او همذات پنداری میکنیم. او آرزوی عمیق دیگری را هم در درون خود دارد، آرزویی که به نوعی تمامی قهرمانان فیلمهایی از این دست درخود دارند، میلی کهنالگویی به «بازیافتن گذشتهی از دست رفته». او میخواهد با لوح زندگیبخش، همسر خویش را دوباره زنده کند. اما در انتهای فیلم و پس از گذراندن ماجراهای بسیار و فهمیدن ارزش دوستی و رفاقتی که با تیمش داشته، تصمیم میگیرد که هولگا را به زندگی بازگرداند و اوج تحول و رشد او دقیقاً در همین نقطه است، یعنی گذشتن از بزرگترین آرزوی خود برای شادی دخترش، زیرا که دختر او است که از مرگ هولگا، که درواقع دایهی او بوده، بسیار متأثر و غمگین است.
نکتهی مثبتی که درخصوص کارکتر اد وجود دارد، وجه کمیک و خندهآور کاراکتر او است. او قهرمان اصلی داستان فیلم Dungeons and Dragons و مردی است که تمام مسیرهای سخت و پرپیچوخم به ارادهی او طی میشوند، اما در هیچیک از صحنههای مبارزه و جنگ تنبهتن، حضور ندارد و یک مشاهدهگر است. درواقع این وجه از کارکتر او باعث میشود که نه مطلقاً، ولی نزدیک به تیپ «لافزن» کاراکترهای کمدیهای قرون وسطیای شود. این مورد که او در مبارزهها حضور ندارد و مشاهدهگر است و اصلیترین نقشش در صحنههای اکشن، فرار کردن است، بههیچعنوان نکتهای منفی نیست و کاملاً مطابق با ژانر فیلم، یعنی کمدی است. این اثر یک «کمدیِ سرقت» است، مِتُدی از ژانر از کمدی که برپایهی نقشهکشیها و دسیسهچینیها و دزدی داستان خود را جلو میبرد. یکی از خصایص این نوع از کمدی، وارونهسازی کاراکترها است، که باعث ایجاد خنده در مخاطب میشود. توجه شما را به این کاراکترها جلب میکنم: جادوگری که دستوپا چلفتی است و ضمن تمام جادوهایی که بلد است، در بهدستآوردن علاقهی یک دختر کاملاً عاجز و ناتوان است؛ کاراکتر محوریای که فقط نقشه میچیند و حرف میزند؛ بزنبهادری که درواقع یک زن لطیف است که تمام افتخارات جنگی خود را بهخاطر عشق به یک کوتوله کنار گذاشته است؛ اژدهای خبیث و ترسناکی که مانند یک گربهی تنبل چاق شده و نمیتواند پرواز کند و بسیار مثالهایی دیگر…، در ضمن، از صحنههای کمیک پرشورونشاط فیلم هم نباید گذشت، برای مثال صحنهی پرسوجو از مردگان، بهشدت خندهآور است و با آشناییزدایی از افتخارات مقدس جنگی و تکرار خندهآور مسئلهی مرگ قهرمانانه (که گویا آنقدرها هم قهرمانانه نیست) یک صحنهی کمدی بسیار جذاب را رقم میزند. همنشینی کاراکترهای مثبت در اثر بهخوبی انجام شده و همهی آنها بهخوشایندی توانستهاند که مکمل ضعفهای یکدیگر شوند و در پیشبرد پیرنگ فیلم، هرکدام به اندازهی سهم خودشان نقش ایفا میکنند و هیچیک از آنها از دیگری پیشی نمیگیرد.
یادمان نرود که یک فیلم، خصوصاً فیلمی از این دست، در بنمایهی خود، راوی نبرد میان خیر و شر است و در نهایت این خیر است که ضمن ضعیف بودن، بر نیروی ویرانگر شر غلبه میکند. باتوجه به نکاتی که ذکر شد، پرداخت کاراکترهای نیروی خیر داستان بهخوبی انجام شده و انگیزهها و ظرایف درونی و بیرونیشان به فراخور نیاز فیلم، مناسب است و چیزی کم ندارد. اما ضعف این فیلم، در پرداخت کاراکترهای شر و منفی داستان است. برای مثال، دلیل علاقهی شدید فورج به دختر اد را نمیدانیم و برای ما معلوم نمیشود اویی که تا این اندازه بهخاطر پول و ثروت حاضر است خیانت کند، چرا کل پادشاهی خود را به خاطر نگه داشتن دختر یک آدم دیگر نزد خود به خطر میاندازد؟ کیرا هیچ سودی به فورج نمیرساند و تنها در کنار او حضور دارد، فورج نیز دنبال هیچ سوءاستفادهای از کیرا نیست. درضمن تا نزدیک به انتهای داستان، ضدقهرمان اصلی داستان فورج است ولی ناگهان جای خود را به رهبر جادوگران سرخ میدهد و بهراحتی کنار زده میشود.
چنین ضعفی در پرداخت کاراکترهای منفی داستان فیلم Dungeons and Dragons، باعث میشود فاجعهی اصلی فیلم، یعنی نبرد بزرگ انتهای داستان، از هیجان کافی و بیشتری نسبت به نبردهای قبلی برخوردار نباشد و در انتها، نتواند اوج لذت و سرگرمی را برای مخاطب به ارمغان بیاورد. اینکه رهبر جادوگران سرخ که تمام دسیسهها زیر سر او است در انتها حضور نمییابد و فاجعهای را رقم نمیزند، باعث میشود که نبرد نهایی فیلم به یک نبرد تکراری دیگر میان تیم اد و سوفینای جادوگر تبدیل شود.
رابرت مککی معتقد است که مخاطبین به خاطر شروع یا میانهی بدِ یک فیلم میتوانند او را ببخشند، اما یک پایان بد هیچگاه از ذهن آنها بیرون نخواهد رفت. نمیتوان گفت که پایان فیلم Dungeons and Dragons «بد» است، اما کافی نیست. این فیلم دارای شروعی مهیج، میانهای پر از آشناییزداییها، ماجراهای جدید و گرههای داستانی جذاب است که با همنشینی با جلوههای ویژهی فوقالعاده، مخاطبین را راضی میکند اما با پایانی محتاطانه که نمیتواند ترس بزرگی را قبل از رسیدن به پایانی خوش، به مخاطب القا کند (یعنی ترس از شکست مطلق قهرمان)، خود را در سطح یک فیلم متوسط سرگرمکننده نگه میدارد.
The Review
فیلم Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves
منبع psarena.ir