یکشنبه , می 19 2024

نقد و بررسی فیلم Indiana Jones and the Dial of Destiny

[ad_1]

ایندیانا جونز یکی از جذاب‌ترین و معروف‌ترین فرنچایزهای تاریخ است که بنده به شخصه از طرفداران آن هستم. حال بعد از گذشت سالها قسمت جدید این مجموعه با عنوانِ گردانه سرنوشت منتشر شده است که نظرات ضد و نقیصی را به همراه داشته است. ما امروز در پی اس ارنا قصد داریم تا فیلم Indiana Jones and the Dial of Destiny را نقد کنیم، پس در ادامه متن همراه ما باشید.

indianajonesdialofdestiny

فیلم مثل همیشه از نازی‌ها شروع می‌شود. ایندیانا جونز نیز مثل همیشه در دل معرکه حضور دارد. سازندگان با تکنیک‌های پرده سبز هریسون فورد را جوان کرده‌اند و همین موضوع از جذابیت‌های فیلم است.

نازی‌ها به دنبال اشیای جادویی هستند. این موضوع دروغ نیست. هیتلر در روزهای پایانی جنگ دست به دامنِ جادوگرها و این جور چیزها شده بود. مجموعه ایندیانا جونز نیز همیشه از این موضوع به خوبی استفاده کرده‌اند.

فیلم از همان شروع به فُرم اصلی این فرنچایز وابسته بوده و اکشن و هیجان خوبی را روی قطار خلق می‌کند. اما مشکل در استفاده بیش از حد از پرده سبز است. همه‌چیز به گونه‌ای ساخته شده که گویا ما در حال تماشای یک بازی ویدیویی هستیم. یا بعضی از صحنه‌های اکشن فیلم، شبیه فیلمِ تن تن است. حال اگر فیلم دیگری بود می‌شد چشم پوشی کرد اما این مجموعه سابقه بسیار درخشانی در خلق چنین صحنه‌ها داشته است، پس چرا الان نه؟

با تمام این کم و کاستی‌ها، فیلم هیجان خوبی را در سکانس قطار اجرا می‌کند. مثل همیشه نیز پای یک شی جادویی در میان است. این‌بار چیزی به نام گردانه سرنوشت که گویا آن را ارشمیدس بزرگ ساخته است.

PLT FF 001350 H 2023

فیلم درست و به هنگام یک کات بسیار زیبا و درست می‌زند؛ ایندیانا جونز پیر شده است. او روزهای آخر خود را در دانشگاه سپری می‌کند و کم کم دارد بازنشسته می‌شود. او در کلاس خود درباره تاریخ سخرانی می‌کند. در این هنگام دخترِ پرفسور شاو پیدا می‌شود و سراغ گردانه سرنوشت را می‌گیرد. سوال این است که او قبل از این ماجرا کجا بود؟ چرا زودتر به سراغ این شی جادویی نیامده بود؟

بعد از دزدیدن گردانه سرنوشت فیلم آغاز می‌شود. پیر شدنِ ایندیانا جونز از اکشن‌های او کاملا مشخص است. او دگر مثل قبل بزن‌بهادر نیست.

سپس ما با ضد قهرمان فیلم Indiana Jones and the Dial of Destiny آشنا می‌شویم. البته ما با او در سکانس قطار آشنا شده بودیم اما این‌بار پی می‌بریم که او پشت اتفاقات جدید است. مس میکلسن به عنوان یک دانشمند نازی سعی در پیدا کردن گردانه سرنوشت دارد تا بتواند نقش‌های شوم خود را اجرا کند. اما باز هم یک ایراد وجود دارد. در سکانس قطار، این دانشمند با برخورد شدید یک میله آهنی بزرگ از قطار به پایین پرتاب شد. قطعا چنین برخوردی باعث مرگ یک نفر می‌شود یا در بهترین حالت صورت او را داغون می‌کند. اما در جامپ کات ما می‌بینیم که این دانشمند صحیح و سالم آمده و به دنبال خواسته‌های خود است!

ورود این داشنمند به داستان، سریع یک اکشنِ هیجانی دیگر را تداعی می‌کند. اما این اکشن برخلاف سکانس قطار، بی‌منطق و به دور از ذهن است. ایندیانا جونز سوار بر اسب وارد ایستگاه مترو می‌شود و کارهای به دور از منطق را انجام می‌دهد. سپس در یک رژه خیابانی که به مناسبت نیل آرمسترانگ برگزار شده است، با دشمن درگیر می‌شود. یعنی در یک چنین مراسم مهمی هیچ پلیسی نبود که جلوی این افراد را بگیرد؟ افراد نازی چطور؟ آن‌ها چگونه توانستند آن همه آدم را بکشند و از مهلکه فرار کنند؟

Screen Shot 2023 06 12 at 3.10.11 PM

یکی از نقاط قوت فیلم Indiana Jones and the Dial of Destiny خلق کردنِ حس نوستالژی است. با حضورِ کاراکتر صلاح، اتمسفر فیلم به کلی عوض می‌شود. قهرمانان دیروز پیر شده‌اند و دیدن این پیر شدن‌ها برای طرفداران این فرنچایز تلخ است.

سپس فیلم برای برانگیختنِ حس مخاطبین خود، باری دیگر جونز  را به دل صحرای مراکش می‌کشاند. آنجا باری دیگر یک زد و خورد جالب اتفاق می‌افتد. اما بازهم پرده سبز و اکشن بسیار ضعیفِ هلنا شاو به فُرم داستان صدمه می‌زند. حال این اکشن‌ها خود عجیب هستند. گویی فیلم صرفا چند سکانس طولانی از اکشنِ ماجراجویانه است که به همدیگر وصل شده‌اند.

داستان به غیر از این اکشن‌های بد، در بعضی جاها خوب می‌شود. مثلا صحنه رمزگشایی نوشته‌های ارشمیدس. داستان در این سکانس هیجان جذابی دارد که حتی مخاطب معمولی را علاقه‌مند به تاریخ می‌کند. گویی برای مخاطب نیز مسئله شده که ارشیمدس کجا قایم شده است. اما متاسفانه این سادگی و جذابیت سریع محو می‌شود. داستان دست روی این موضوع می‌گذارد که با گردانه ارشمیدس می‌شود در سفر زمان کرد. این سفر در زمان پلات امروز کل هالیوود است. از مرد عنکبوتی گرفته تا دکتر استرنج و فلش و … حال من نمی‌خواهم این بحث را باز کنم که سفر در زمان به عقب ممکن نیست، من می‌‌خواهم دست روی این موضوع بگذارم که چرا فیلم Indiana Jones and the Dial of Destiny سعی می‌کند موضوع را عقلانی کند؟ فقط کافی است بگویید که شی ارشمیدس ما را به صورتی جادویی به گذشته برمی‌گرداند. چرا باید سعی کنید قضیه را عقلانی کنید؟ اگر قرار باشد قضیه عقلانی شود، من نیز مجبورم از دریچه عقل به قضیه نگاه کنم، و وقتی من از دریچه عقل به قضیه نگاه می‌کنم سفر در زمان رو به عقب ممکن نیست. از استدلال‌های علمی (مثل قوانین ترمودینامیک) که بگذریم به بحران پدربزرگ می‌رسیم. فرض کنید در زمان سفر کرده و به گذشته سفر کرده‌اید. شما پدربزرگ خود را در جوانی ملاقات می‌کنید و سپس او را می‌کشید. خب اکنون شما کیستید؟ اگر پدربزرگ مُرده یعنی او هرگز بچه‌دار نشده است که نوه‌اش بشید شما. پس شما کیستید که در زمان سفر کرده و او را کشته‌اید؟ این بحران نیز در فیلم Indiana Jones and the Dial of Destiny نمایان می‌شود. در یک صحنه جذاب اما آشنا برای طرفداران ایندیانا جونز، آن‌ها رمز را شکسته و مقبره ارشمیدس را پیدا می‌کنند. در دست ارشمیدس ساعتی است که تا هزاران سال بعد از مرگ وی، این ساعت مچی اختراع نمی‌شود. سپس می‌فهمیم که این ساعت مچی متعلق به دانشمند نازی بوده است. خب طبق این استدلال، سفر در زمان باید هزاران بار در یک لوپ تکرار شود! دانمشند می‌میرد، ارشمیدس ساعت او را برمی‌دارد و دوباره روزی از نو.

حال که بحث دانشمند نازی پیش آمده این مسئله را هم مطرح کنم. او چرا می‌خواهد در سفر زمان کرده و به عقب بازگردد؟ طبق گفته وی او می‌خواهد به گذشته بازگردد تا هیتلر را بکشد تا در این صورت آلمان نازی برنده جنگ جهانی دوم شود. چه تضمینی هست که مرگ هیتلر، نتیجه جنگ جهانی دوم را عوض خواهد کرد؟ بعد از مرگ هیتلر گوبلز رهبر شده و صد در صد بازهم شکست خواهد خورد. اصلا این دانشمند کیست که می‌خواهدد پیروز شود؟ پیروزی برای او چه سودی دارد؟ حداقل این دانمشند می‌توانست ادعا کند که به عقب برمی‌گردد تا فرمول ساخت بمب اتم را به هیتلر بدهد!

Indiana Jones 5s Mads Mikkelsen Breaks Down His Nazi Villain

برسیم به صحنه پایانی. ایندیانا جونز و نازی‌ها به گذشته می‌روند. اما برخلاف انتظار، آن‌ها در زمان اشتباهی حضور پیدا می‌کنند. آن‌ها به جنگ مقدونیه و رومی‌ها می‌روند و با ارشمیدس ملاقات می‌کنند. البته یک صحنه بسیار ضعیف در این فیلم وجود داشت که از کارگردانی مثلِ جیمز منگولد بعید است. یک پسر بچه دوازده ساله و ظاهرا دزد، سوار بر هواپیما شده و آن را می‌راند! واقعا این چنین صحنه‌ها را اصلا درک نمی‌کنم…

حال اگر اشتباهات فیزیکی را نادیده بگیریم این سکانس به راستی جذاب است. میزانسن‌ها و گریم‌ها همه تداعی کننده هزاران سال پیش هستند و برای تاریخ‌دانانی مثل جونز، این مثل بهشت است که در این دوره تاریخی حضور داشته باشند! احساسی شدنِ هریسون فورد نیز بسیار جالب است. بازی خوبِ او در این سکانس فضای کلی فیلم را عوض می‌کند.

SAO Indy5 fifth

در پایان مسئله‌ای را مطرح می‌کنم. رسالت یک فیلم سینمایی چیست؟ در سینما، هنر از پس سرگرمی می‌آید. یعنی رسالت اصلی یک فیلم این است که در مرحله اول سعی کند مخاطب خود را سرگرم کند. طبق این تعریف، فیلم Indiana Jones and the Dial of Destiny رسالت خود را حفظ کرده و اثری به راستی سرگرم‌کننده است. اما ایرادهای بسیاری چشمگیری در فیلمنامه وجود دارد که به فیلم Indiana Jones and the Dial of Destiny صدمه زده است. فیلم ایندیانا جونز می‌توانست مثل آثار قبلی خود به یک شاهکار تبدیل شود اما…

به مطالعه ادامه دهید (روی لینک کلیک کنید):

بهترین فیلم های اکشن

فیلم های شبیه ایندیانا جونز

The Review

فیلم Indiana Jones and the Dial of Destiny

[ad_2]
منبع psarena.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هجده − 5 =