یکشنبه , می 12 2024

نقد و معرفی فیلم تی تی | سیاه‌چاله‌ی کاغذی

«تی تی» عنوان چهارمین فیلم بلند «آیدا پناهنده» فیلمساز بین‌المللی ایرانی می‌باشد که در آن بازیگران نام آشنایی چون «الناز شاکردوست»، «پارسا پیروزفر»، «هوتن شکیبا» و «سودابه جعفرزاد» به نقش آفرینی پرداخته‌اند.

داستان فیلم «تی تی» درباره استاد دانشگاه و فیزیکدانی به نام «ابراهیم» (پارسا پیروزفر) است که در حال کار بر روی فرضیه‌ای درباره پایان جهان است، او در طی اتفاقاتی با خدمتگزار بیمارستان محل درمان خود به نام «تی تی» (الناز شاکردوست) که یک زن شمالی و روستایی می‌باشد آشنا می‌شود و ماجراهایی بین این دو و دغدغه‌های مابینشان صورت می‌پذیرد…

فیلم «تی تی» از جمله فیلم‌های سینمای ایران است که از سطح کم‌مایه بدنه‌ی سینمای کشورمان که غالباً با لودگی افراطی در ژانر مثلاً کمدی‌اش یا که سانتی‌مانتال و غلیظ‌کردن فلاکت در ژانر درام یا دسته‌ی اجتماعی‌اش اجین شده است، بالاتر می‌ایستد اما با این حال باز هم خود را در زمره‌ی آثار سرپا و خوب سینمایی نمی‌تواند قرار دهد.

Polish 20230406 125556591 compress71

فیلم «تی تی» هرچند که در تکنیک و فیلمبرداری خود بعضاً خوب عمل کرده و چشم‌نواز پیش می‌رود اما ضعف اصلی آن در فیلمنامه است و در شخصیت‌پردازی؛ برای نمونه هر چقدر که از زمان فیلم می‌گذرد، به ولنگاری و هدف پوچِ کاراکتر فیزیکدان فیلم (ابراهیم) که نقش محوری نیز دارد بیشتر پی می‌بریم. دقت کنید که شروع کشمکش‌های فیلم بر سر گم‌شدن کاغذهای حاویِ فرمول‌های فیزیکِ این استاد دانشگاه می‌باشد اما از اهمیت این کاغذها هیچ اطلاعاتی تا اواسط فیلم به مخاطب داده نمی‌شود و آنجایی که نیز از اهمیت‌شان پرده‌برداری می‌شود فقط و فقط در حد دیالوگ و حرف است!

یعنی می‌توان شخصیت‌پردازی «ابراهیم» در فیلم را در حد فاجعه دانست، جایی که شما یه کاراکتر محوری و اصلی خلق می‌کنید اما از سطحی‌‌ نشان‌دادنِ دغدغه‌های او نیز عاجز هستید؛ فرمول‌هایی که اثبات می‌کنند پایان جهان توسط سیاه‌چاله‌ها زودتر از آنچه فکرش را می‌کنند، فرا می‌رسد در چه حد و اندازه‌ای دغدغه‌ی «ابراهیم» است؟ نجات بشریت و این دست آویزان‌های پوچ ؟ در حقیقت گم‌شدن کاغذ‌های حاوی این فرمول‌ها تنها بهانه‌هایی هستند تا موجبات رابطه‌ی «ابراهیم» و «تی تی» را فراهم سازد اما باز هم بهانه را آنقدر کش دادن و در عین حال راکد پیش بردن وضعیت افتضاح عدم داستان‌گویی پیرامون این کاراکتر را نشان می‌دهد.

حتی بُعد دیگر کاراکتر «ابراهیم» که ارتباطش با «تی تی» هست نیز در سردرگمی خاصی به سر می‌برد. عشق همراه با خجالت میانشان از جانب ابراهیم هیچ نقطه‌ی دید واضحی ندارد. گاهی دل می‌سوزاند اما هیچگاه در طول فیلم تا اواخر از هیچ طریقی چه از نظرگاه دوربین و دکوپاژ و چه از نظر بازی و چه از نظر فیلمنامه، مای مخاطب نمی‌فهمیم که «ابراهیم» علاوه بر پیگیری آن فرمول‌های پوچش، در نسبت با «تی تی» چه عواطفِ معیّنی را دنبال می‌کند؟ بازی «پارسا پیروزفر» نیز به مانند اکثر بازی‌هایش، تنها تکرار کردن خودش هست و نه بیشتر. دریغ از ذره‌ای ظرافت در میمیک، تمپو یا فیگور خاصی در چهره و بدن او. تنها یه گریم دسته دوم از استاد دانشگاه بودن، وی را کمی متمایز می‌کند، همین و بس.

Polish 20230406 125629762 compress51

اما نقطه‌ی قابل‌تحمل کردن فیلم کاراکتر «تی تی» می‌باشد که هرچند ابهاماتی پیرامون او نیز به چشم می‌آید اما قطع به یقین از ولنگاریِ کاراکتر «ابراهیم» جلوتر می‌ایستد. خوشبختانه تکنیک بعضاً چشم‌نواز فیلم با دوربین ثابت و متین آن در رابطه با «تی تی» بیشتر به چشم می‌آید. در پرداخت نیز اصلی‌ترین عامل جلب توجه او برای ما در رابطه با علاقه‌اش به «ابراهیم» است که هم در لحظاتی از جانب فیلمنامه حمایت می‌شود و هم‌ بازیِ مقبولِ «الناز شاکردوست» او را برای ما تا حدودی باورپذیر می‌نماید.

ویژگی دیگر کاراکتر «تی تی» نوعی قدرت جادویی اوست که بعضاً اثر را مبدل به یک رئالیسم جادویی می‌کند اما این قابلیت او وضوح معیّنی برای خود و حتی ما ندارد. لیوان را تکان دادن، دست‌ روی‌ آتش گذاشتن و‌‌ نسوختن و‌ یا دعای منحصربه‌فرد او در درون دریا، جملگی یک‌ تعریف واضح حولشان دیده و یا گفته نمی‌‌شود اما چیزی که هست این‌ است که تمامی این‌ موارد در رابطه‌ی با حضور‌ کاراکتر «ابراهیم» به نمایش می‌آید که خب اثر را نیازمند تفسیر در رابطه با علاقه و عشق‌شان می‌نماید. تفسیری که در حد و اندازه فیلم‌ نیست و‌ از اثر بیرون می‌زند.

کاراکتر «امیرساسان»ی‌ نیز هست (هوتن شکیبا) که از اواسط فیلم حضوراً وارد فیلم می‌شود و‌ در ابتدا در هیبت یک سواستفاده‌گر به نمایش در می‌آید اما بُعد دیگری که او دارد، علاقه‌اش به «تی تی» است که قطعاً وضوح بهتری‌ نسبت به احساس «ابراهیم» نسبت به «تی تی» دارد. هرچند که سواستفاده‌ی او از «تی تی» عیان و مشخص است اما‌ علاقه‌اش به او نیز غیرقابل کتمان است؛ فی‌المثل سکانس سندزنیِ زمین و رد آن و یا کاغذندادن او به «ابراهیم» این علاقه را عیان می‌کند اما در کل بازهم فیلم نمی‌تواند این مثلث عشقی را به خوبی به ثمر بنشاند‌. ظلم و در عین حال حسرتِ «امیرساسان» نسبت به «تی تی» در نوسان است، گویی که اگر «ابراهیمی» وجود نداشت، از لجاجت بچگانه‌ی او نیز خبری نبود.

حتی در رابطه با خود «تی تی» نیز با اینکه تا اواخر فیلم علاقه‌اش به «ابراهیم» در سطوح مختلف عیان می‌شود اما گویی فیلم برای مشروع جلوه دادن خود بحث نامزدی‌ و طلاق را پیش می‌کشد و مثلا خودآرایی «تی تی» برای «امیرساسان» یا دفاع «تی تی» از وی بخشی از این مشروعیت بخشیدن‌هاست. اما انتخاب نهایی «تی تی» در اواخر فیلم تصمیمی‌ست که از فیلم و حد و اندازه‌ی آن بیرون می‌زند. جایی که بچه‌ی درون شکمش را می‌خواهد برای خود نگه دارد درحالیکه در طول فیلم هیچ اعلام تعلقِ خاطری به او از خود نشان نداده که بماند حتی اعلام برائت «تی تی» را نیز دیده بودیم و یا در نهایت انتخاب مجرد زندگی کردن او در پایان خیلی با احساسات مخاطب همسو نیست و انتخابش آنی و تقریبا غیرقابل پیش‌بینی بود.

TiTi 2 1

در مجموع فیلم «تی تی» با تمام فاصله‌گرفتن‌هایش از کلیشه‌های ابتذال سینمای ایران اما اثری سرپا و‌خوب نیست و نهایتاً قابلیت یکبارمصرفی دارد. به اندازه‌ای که محو جغرافیا در سطحی‌ترین شکل آن است، به شخصیت‌پردازی خود توجه نکرده و بعضاً متناقض و حتی مضحک عمل کرده است.


منبع gamefa.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

12 + پانزده =